با استفاده از ابزارهای روانشناسی و کوچینگ به پتانسیلهای نهفته تان
دست پیدا کنیدو زندگی پر از معنی و هدف داشته باشید
ما در کنار شما هستیم تا در هر قدم از مسیر بهبود و رشد، با ارائه خدمات حرفهای و تخصصی روانشناسی، مشاوره و کوچینگ، در زمینه ارتقاِ مهارتهای ارتباطی و مثبت به دور از تنش
بین والدین با نوجوانان و جوانان به شما کمک کنیم تا به بهترین نسخه از خودتان دست یابید
کارگاههای آموزشی و عملی برای کسب مهارتهای جدید، تقویت توانمندیها و دستیابی به موفقیتهای در زندگی
توسعه توانمندیها و مهارتهای فردی و گروهی از طریق همکاری و حمایت متقابل در جلسات گروهی
راهنمایی و پشتیبانی اختصاصی برای دستیابی به اهداف شخصی و حرفهای، بهبود مهارتها و رشد فردی شما
من به عنوان یک روانشناس و کوچ روابط والدین، به شما کمک میکنم تا درک عمیقتری از خودتان و فرزندانتان پیدا کنید و روابطتان را بهبود ببخشید.
چه خدماتی ارائه میدهم؟
مشاوره فردی و خانوادگی: در این جلسات، به شما کمک میکنم تا مسائل و چالشهایتان را شناسایی کنید و راهکارهای عملی برای حل آنها پیدا کنید.
کوچینگ والدین: با استفاده از تکنیکهای کوچینگ، به شما یاد میدهم که چگونه یک والدین موثر و حمایتگر باشید.
کارگاههای آموزشی: در کارگاههای آموزشی، به شما مهارتهای ارتباط موثر، حل تعارض، و مدیریت احساسات را آموزش میدهم.
چرا به من نیاز دارید؟
احساس میکنید که نمیتوانید با فرزندتان ارتباط خوبی برقرار کنید.
رفتارهای فرزندتان باعث نگرانی شما شده است.
میخواهید والدین بهتری باشید.
در رابطه با تربیت فرزندتان دچار تردید هستید.
چه چیزی من را از دیگران متمایز میکند؟
رویکردی جامع و مبتنی بر شواهد علمی: من از جدیدترین تحقیقات در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان استفاده میکنم.
توجه به فردیت هر خانواده: من به شما کمک میکنم تا راهکارهایی پیدا کنید که برای خانواده شما مناسب باشد.
ایجاد فضایی امن و حمایتی: من به شما اطمینان میدهم که در طول جلسات، احساس راحتی و امنیت خواهید داشت.
اگر به دنبال راهی برای بهبود روابطتان با فرزندانتان هستید، من اینجا هستم تا به شما کمک کنم.
والدین با ایجاد محیط امن، گوش دادن فعال، احترام به حریم خصوصی و ارتباط باز، میتوانند فرزندان نوجوان خود را در دوره بلوغ حمایت کنند و رابطه مثبتی برقرار کنند.
راهکارهایی برای ترغیب نوجوانان به صحبت شامل ایجاد محیط امن، گوش دادن فعال، همدلی، احترام به حریم خصوصی، مشارکت در فعالیتهای مشترک و پرهیز از قضاوت است.
کوچینگ کمک میکند تا با تعیین اهداف، ایجاد برنامه عملی و ارائه پشتیبانی، به تعادل و سلامت روانی دست یابید. در این مقاله بیشتر با کوچ آشنا میشویم.
به یاد دارم روزی که خانوادهی “اشکان” برای اولین بار به من مراجعه کردند. مادر خانواده، زنی نگران و خسته، با چشمانی اشکآلود از مشکلات رفتاری پسر نوجوانش میگفت. پسر نوجوان، اشکان، مدام با والدینش بحث میکرد، از مدرسه فراری بود و به هیچ چیزی علاقهای نشان نمیداد. پدر خانواده نیز احساس درماندگی میکرد و نمیدانست چگونه باید با این شرایط کنار بیاید.
در جلسات اول، سعی کردم فضای امنی را برای آنها ایجاد کنم تا بتوانند آزادانه احساسات خود را ابراز کنند. با صحبتهای بیشتر، متوجه شدم که ریشه مشکلات اشکان بیشتر به تغییرات هورمونی دوران نوجوانی و عدم درک کافی والدین از این تغییرات برمیگردد.
با کمک تکنیکهای مختلف، مانند آموزش مهارتهای ارتباطی موثر، حل تعارض و مدیریت خشم، به خانواده اشکان کمک کردم تا روابطشان را بهبود بخشند. به اشکان هم یاد دادم که چگونه احساسات خود را به صورت سازنده بیان کند و با والدینش به توافق برسد. به والدین اشکان نیز آموزش دادم که چگونه با فرزند نوجوانشان با صبر و حوصله برخورد کنند و به او استقلال بیشتری بدهند.
پس از چند ماه، تغییرات مثبتی در خانواده احمدی ایجاد شد. اشکان به مدرسه بازگشت، روابطش با والدینش بهبود یافت و به فعالیتهای مورد علاقهاش روی آورد. مادر خانواده نیز از اینکه دوباره آرامش به خانهشان بازگشته بود، بسیار خوشحال بود.
سارا، ۲۰ ساله، و خانوادهاش به تازگی از ایران به آلمان مهاجرت کردهاند. او از همان ابتدا با مشکلاتی در سازگاری با محیط جدید مواجه بود. زبان آلمانی را به خوبی نمیدانست و به نظر میرسید که با فرهنگ و شیوههای جدید زندگی در آلمان مشکل دارد. همچنین، خانوادهاش نیز با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم میکردند و احساس میکردند که نمیتوانند به سارا کمک کنند.
پدر و مادر سارا، نگران بودند که فشارها و استرسهای محیط جدید باعث مشکلات عاطفی و تحصیلی برای دخترشان شود. آنها تصمیم گرفتند که به مشاور مراجعه کنند تا راهحلهایی برای مشکلات سارا و همچنین چالشهایی که خودشان با آن روبهرو بودند، پیدا کنند.
اولین جلسه مشاوره:
در جلسه اول، سارا ابراز کرد که احساس میکند در دانشگاه جدیدش کاملاً تنها است و ناتوانی در یادگیری زبان آلمانی، باعث شده است که از شرکت در کلاسها و فعالیتهای دانشگاهی عقب بیفتد. او از اینکه نتوانسته با همکلاسیهایش ارتباط برقرار کند، احساس ناامیدی میکرد.
والدین سارا نیز ابراز کردند که به دلیل مشکلات مالی و فرهنگی، احساس میکنند که نمیتوانند به سارا به اندازه کافی کمک کنند و از سوی دیگر، فشارهایی برای تأمین نیازهای خانواده در محیط جدید به آنها وارد میشود.
راهحلها:
پشتیبانی تحصیلی: به سارا پیشنهاد کردم که از خدمات پشتیبانی تحصیلی دانشگاه مانند کلاسهای تقویتی زبان و مشاوره تحصیلی استفاده کند. همچنین، معرفی منابع آنلاین و کلاسهای زبان برای بهبود مهارتهای زبانیاش مفید بود.
ایجاد شبکه اجتماعی: برای کمک به سارا در ایجاد ارتباطات جدید، پیشنهاد کردم که در گروههای دانشجویی و فعالیتهای اجتماعی دانشگاه شرکت کند و همچنین با انجمنهای ایرانیان در برلین تماس بگیرد تا حس تعلق بیشتری پیدا کند.
مدیریت استرس خانوادگی: به خانواده مراد پیشنهاد دادم که جلسات مشاوره خانوادگی نیز داشته باشند تا بتوانند استرسهای مشترک را مدیریت کنند و روشهایی برای بهبود ارتباطات و حمایت از یکدیگر پیدا کنند. همچنین، کمک به والدین در یافتن منابع و امکانات برای تسهیل زندگی جدیدشان اهمیت داشت.
برنامهریزی مالی: به آنها توصیه کردم که با مشاوران مالی محلی مشورت کنند تا برنامهای مالی مناسب برای مدیریت هزینهها و بودجهریزی در کشور جدید تنظیم کنند.
نتیجه:
با گذشت چند ماه، سارا توانست مهارتهای زبانی خود را بهبود ببخشد و به تدریج در محیط دانشگاهی و اجتماعی احساس راحتی کند. او با شرکت در فعالیتهای مختلف و ایجاد ارتباطات جدید، حس تعلق بیشتری پیدا کرد. خانواده مراد نیز با کمک مشاوره و برنامهریزی مالی، توانستند استرسهای خود را کاهش دهند و از یکدیگر حمایت بیشتری داشته باشند. آنها به تدریج توانستند با محیط جدید سازگار شوند و زندگی خود را در آلمان بهبود ببخشند.
این داستان نشان میدهد که مهاجرت به یک کشور جدید میتواند چالشهای زیادی به همراه داشته باشد، اما با استفاده از مشاوره و حمایتهای مناسب، میتوان به طور موثری به مشکلات پرداخت و راهحلهایی برای بهبود کیفیت زندگی پیدا کرد.
ارمان، ۱۷ ساله، و خواهر کوچکترش، ارزو ۱۳ ساله، با مادرشان زندگی میکنند. والدین انها چند ماه پیش از هم جدا شده بودند و این تغییرات باعث ایجاد فشار زیادی بر خانواده شده بود. فرزندان به شدت تحت تأثیر این وضعیت بودند و در حالی که تلاش میکردند با شرایط جدید سازگار شوند، مشکلاتی در روابط خانوادگی نیز به وجود آمده بود.
ارمان احساس میکرد که مادرش به دلیل مشکلات اقتصادی و استرسهای ناشی از طلاق، کمتر توجه به او و نیازهایش دارد. او از این که نتوانسته با مادرش در مورد احساسات و مشکلاتش صحبت کند، ناراحت بود و احساس میکرد که ارتباط عاطفیاش با مادرش سرد شده است. ارزو نیز با مشکلات مشابهی روبهرو بود و از نبود توجه و حمایت کافی از سوی مادرش رنج میبرد.
از سوی دیگر، مادر خانواده به دلیل فشارهای مالی و روانی ناشی از طلاق، احساس میکرد که نمیتواند به طور کامل به نیازهای عاطفی فرزندانش توجه کند. او نیز نگران بود که نتوانسته است از عهده این تغییرات به خوبی برآید و احساس میکرد که در برقراری ارتباط مؤثر با فرزندانش دچار مشکل شده است.
اولین جلسه مشاوره:
در جلسه اول مشاوره، ارمان ابراز کرد که احساس میکند مادرش به دلیل مشغولیتهای خود، وقت کافی برای او و خواهرش ندارد. او گفت که نمیداند چگونه با مادرش در مورد احساساتش صحبت کند و این موضوع باعث شده است که احساس تنهایی کند.
ارزو نیز از کمبود توجه عاطفی و مشکلاتی که در برقراری ارتباط با مادرش داشت، صحبت کرد و ابراز کرد که به دلیل مشکلات خانوادگی، احساس امنیت و آرامش ندارد.
مادر نیز ابراز نگرانی کرد که فشارهای مالی و استرسهای ناشی از طلاق، مانع از آن شده است که بتواند به درستی به نیازهای عاطفی فرزندانش توجه کند. او از عدم توانایی در ایجاد ارتباط مؤثر با فرزندانش نگران بود و به دنبال راهحلهایی برای بهبود وضعیت بود.
راهحلها:
برقراری ارتباط مؤثر: من به خانواده توصیه کردم که زمان مشخصی را در طول هفته برای گفتگو با یکدیگر اختصاص دهند. این زمان میتواند شامل گفتگوی آزاد در مورد احساسات، نگرانیها و نیازهای هر فرد باشد تا ارتباطات عاطفی تقویت شود و مشکلات شفافتر بررسی شوند.
مدیریت استرس و زمان: به مادر پیشنهاد کردم که از تکنیکهای مدیریت استرس استفاده کند و برنامهریزی بهتری برای زمان خود داشته باشد. این میتواند به او کمک کند تا با فشارهای ناشی از تغییرات بهتر کنار بیاید و توجه بیشتری به نیازهای عاطفی فرزندانش داشته باشد.
حمایت عاطفی: برای فرزندان توصیه کردم که از مشاوره فردی یا گروههای حمایتی استفاده کنند تا بتوانند با احساسات خود بهتر کنار بیایند و از حمایت عاطفی بهرهمند شوند. همچنین، پیشنهاد دادم که در فعالیتهای اجتماعی و تفریحی شرکت کنند تا از نظر عاطفی تقویت شوند.
جلسات خانوادگی: پیشنهاد کردم که جلسات مشاوره خانوادگی منظم داشته باشند تا مشکلات ارتباطی و عاطفی را به طور مشترک بررسی کنند و راهحلهایی برای بهبود روابط و حمایت از یکدیگر پیدا کنند.
نتیجه:
پس از چند ماه، این خانواده توانستند به تدریج مشکلات ارتباطی و عاطفی خود را کاهش دهند. فرزندان با استفاده از مشاورههای فردی و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، توانستند احساس تعلق و امنیت بیشتری پیدا کنند. مادر با مدیریت بهتر استرس و زمان، توانست توجه بیشتری به نیازهای عاطفی فرزندانش داشته باشد و روابط خانوادگی بهبود یافت. جلسات خانوادگی نیز به آنها کمک کرد تا مشکلات را به طور مشترک بررسی کرده و روابط خود را تقویت کنند.
این داستان نشان میدهد که حتی در شرایطی که خانوادهها با چالشهای عاطفی و ارتباطی مواجه هستند، میتوان با استفاده از مشاوره و راهحلهای مناسب، بهبود قابل توجهی در روابط خانوادگی و کیفیت زندگی ایجاد کرد.
جهت دریافت مشاوره و رزرو آنلاین، همین حالا اقدام کنید
رویکرد من مبتنی بر ایجاد یک رابطه امن و مبتنی بر اعتماد است. با هم کار میکنیم تا شما به خودشناسی عمیقتر دست پیدا کنید، محدودیتهای خود را بشناسید و بر آنها غلبه کنید.
کوچینگ فردی
کوچینگ گروهی
مشاوره (فردی)
ورکشاپ
تقویت ارتباطات خانوادگی
مدیریت استرس
روابط بین والدین و فرزندان